کمی انصاف خوب است
توی این چند روز سخنان مشایی سر و صدای زیادی به راه انداخته.کاش ابتدا حرفهایش را میشنیدیم بعد به ما میگفتند گوینده آنها چه کسی بوده است.اینگونه نتیجه گیری ما با پیش داوری نبود.
بدترین حرفی که توی این چند روز دربارش شنیدم از آقای پرویز امینی بود که گفت مشایی دچار بیماری روحی است.و نمیدانم چرا هیچکس به او نگفت که پس چرا تو از رییس جمهوری دفاع میکنی که یک بیمار روانی را مسئول کرده؟!
مگر ما معتقد نیستیم که اگر دین در ثریا باشد ایرانیان به آن دست مییابند؟
مگر ما به امامی ایمان نداریم که میگفت : شایسته نیست به سخنى که از دهان کسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا که براى آن برداشت نیکویى مى توان داشت.(نهج البلاغه،حکمت360)
ما را چه شده است؟چرا بدترین وجه یک حرف را بر میداریم؟ مگر ما به دنبال برافراشتن پرچم اسلام در سراسر جهان نیستیم؟مگر فریادمان مبنی بر اینکه در آینده نه چندان دور ایرانیان نام اسلام را در سراسر جهان بر زبانها میاندازند، گوش فلک را کر نکرده است؟
مگر جز این است که اسلام حقیقی در دستان ایرانیان است؟ مگر جز این است که اگر در حال حاضر ایران را از صحنه جهانی محو کنیم نام اسلام حقیقی را محو کرده ایم؟ مگر جز این است؟
اسلام حتما به ارسال کننده و گسترش دهنده نیاز دارد؟ شما به من بگویید که اگر ایران از بین برود چه کسی باید اسلام واقعی را رواج دهد؟؟؟؟
کمی انصاف خوب است!
*منظور از اسلام حقیقی : اسلامی که در حال حاضر به واقعیتش نزدیک تر است.
متن سخنان اخیر مشایی را بخوانید.اکثر ما با شنیدن تیتر خبر درباره مشایی قضاوت میکنیم.حتما پاراگراف آخر که با تیتر بدون "ایران" اسلام گم میشود را یکبار بخوانید بعد بگویید آیا مشایی در پی ملی گرایی است؟