• وبلاگ : ما مي توانيم!
  • يادداشت : جناب ِ لاريجاني ِ صرفه جو!!!
  • نظرات : 16 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ابطحي 
    پاسخي به يک دو سه

    اميدي ندارم که موسي کليم الله هم از روي ظن و گمان خودش در مورد کارهاي
    خضر حکم ندهد. لذا اميدي ندارم که شما هم بالاخره اين موضوع را بفهميد که
    چرا 11 روز خانه نشيني براي خود امام خامه اي هيچ موضوعيتي ندارد که هيچ
    ، تازه بعدش مي فرمايد شاکله همين دولت ( با رئيس جمهور ضد ولايت فقيه به
    زعم شما) خوب مطلوب است و عمل ولايتمدارانه مجلس در مقابل وي رذالت است.
    جاي حيرت است که امثال شما به صرف يکي دو بار تعريفي که آقا از علامه
    مصباح داشت او را به مقام عصمت مطلق ارتقا مي دهيد و هر چه قدر هم که
    حرکات ايشان بر ضد منويات رهبري باشد آن را با يک اسم عمار فيصله مي دهيد
    و رئبس جمهوري را که صدها بار مورد تمجيد بوده و مورد حمايت خاص و اعتماد
    صد در صدي ، به صرف اتفاقاتي که از باطنش هيچ نمي دانيد بر اساس ظن
    خودتان تکفير مي کنيد.

    راستي فرق شما با کاهنان يهود چيست که مريم قديسه را متهم به زنا کردند؟
    خوب آنها هم حق داشتند. بر اساس ظاهر قضاوت کردند. پس چرا مورد غضب الهي
    قرار گرفتند؟ وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا
    عَظِيمًا
    خدا مي گويد به چه حقي اينها بدترين حالت را در نظر گرفتند؟ ختي احتمال
    ندادند مثلا مريم مخفيانه ازدواج کرده بوده و آنها خبر نداشته اند و يا
    موارد ديگر. بلکه فورا تهمت زدند: جئت شيئا فريا . ما ابوک امرا سوء و
    ما کان امک بغيا

    راستي چرا شما احتمال نداديد که احمدي نژاد لابد پس از اين واقعه سکته
    کرد و در خانه افتاده بوده و آن را از مردم مخفي کردند؟

    اما واقعيت را مي گويم تا شما چند سال بعد به آن برسيد. احمدي نژاد بعد
    از دستگيري بي سند و مدرک مسوول ايرنا در کردستان به خاطر انتشار خبر بمب
    گذاري هاي سنندج- خبري که الان حتي از آرشيو ايرنا حذف شده است- که ياد
    آوري دستگيرهاي ساواک بود مصلحي را مجبور به استعفا کرد و ايرنا هم فورا
    خبر را روي سايت گذاشت و اگر جند ساعتي در گذاشتن اين خبر تاخير کرده بود
    تا رهبري در جريان قرار بگيرد و آن دستور را بدهد هيچ يک از اين حوادث
    اتفاق نمي افتاد. فردايش هم احمدي نژاد سخنراني کرد و تلويحا گفت چه شده"
    ديگر عصر رضاخان تمام شده است"
    اما به قول رهبري کار اطلاعاتي اقتضائاتي دارد و نبايد از مصالح بزرگ
    غافل شد. احمدي نژاد که به هر حال آبرويش در اين ماجرا رفته بود پيش
    رهبري رفت و خواهش کرد که ايشان با برکناري مصلحي موافقت کنند اما ايشان
    با توجه به نياز به حفظ قدرت اطلاعاتي کشور پيش از عمليات نظامي در
    کردستان اينکار را به مصلحت ندانستند. لذا احمدي نژاد با اشاره شرايط پيش
    آمده و فتنه کيهان و کودتاي رسانه اي گفت که ديگر وجهه خود را در اين
    ماجرا از دست داده است. امام خامنه اي در جواب توضيح دادند که اين چيزي
    نيست و در دوره دوم احمدي نژاد امتحانات سخت تري در پيش دارد و بايد کلا
    آبرويش را هم براي اسلام فدا کند و وضعيت بسيار سخت تر خواهد شد.اما
    احمدي نژاد ابراز ترديد مي کند که توان تحمل ادامه کار را با اين وضعيت
    داشته باشد.لذا مهلت مي خواهد براي تصميم گيري که بماند يا برود. امام
    خامنه اي او را مخير مي کند اما هشدار مي دهد که ديگر کسي براي حمايت از
    رهبري باقي نمانده است و و ضمنا رهبري نمي تواند بيش از اين در مقابل
    فشار هاي حوزه علميه مقاومت کند لذا در اين دوره از آن حمايت هاي شديد
    سابق خبري نخواهد بود.
    احمدي نژاد ده روز در بين بيماري و ترديد سپري مي کند که ادامه بدهد يا
    نه؟ اما بالاهره تصميم مي گيرد ولو با فدا کردن همه هستي خودش در صحنه
    بماند.

    ماجرا بسيار شبيه بود به سوال ابراهيم از اسماعيل. البته با اين تفاوت که
    اسماعيل فورا گفت يا ابت افعل ما تومر ستجدني ان شاء الله من الصابرين.
    اما احمدي نژاد زمان برد تا تصميم نهايي را بگيرد. اما مهم اين است که
    تصميم صحيح را گرفت و الان هزار بار براي من مقدس تر و ارزشمند تر از قبل
    آن 11 روز است. والله هر کس ديگري بود عطاي اين رياست جمهوري را به لقايش
    مي بخشيد.

    ترديد احمدي نژاد از جنس ترديد زهير بن قين بود. مي داند که بايد فدا شود
    اما بالاخره تصميم درست را مي گيرد. او ماند تا سپر بلاي رهبري بماند و
    تبرهايي که بر ولايت فقيه پرت مي شود را با چشمان خود بگيرد

    درود و صلوات الهي بر احمدي نژاد و لعن و غضب او بر دشمنانش.
    پاسخ

    ممنون آقاي ابطحي ولي نرود ميخ آهنين.... موفق باشيد:)